مهناز رئوفی از افرادی است که در گذشته بهائی بود و پس از بررسی و تحقیق درباره فرقه بهائیت و رسیدن به اشکالات بسیار، آن مذهب را کنار گذاشت و به دین مبین اسلام گروید. وی بعد از گرویدن به اسلام، کتاب‌هایی درباره علت مسلمان شدنش و دلایل مردود دانستن فرقه بهائیت و همین‌طور آشکار کردن فعالیت‌های باندی گروه های بهائی نوشت.از کتاب‌های رئوفی می‌توان به «چرا مسلمان شدم» ،«نامه‌هایی به برادرم»، «سایه شوم» و «مسلخ عشق» اشاره کرد.

گفت‌وگویی با مهناز رئوفی در رابطه با چگونگی انتشار کتاب «سایه شوم»(مجموعه خاطرات وی در دوران بهائیت) که در انتشارات کیهان منتشر شده‌ است را می خوانید :

” کتاب‌های بسیاری تاکنون درباره بهائیت تألیف شده، شما چرا این کتاب را نوشتید و وجه‌تمایز «سایه شوم» با کتاب‌های دیگردرباره بهائیت چیست؟”

قبل از تألیف این کتاب، کتاب‌های دیگری هم نوشته‌بودم مانند کتاب «چرا مسلمان شدم» و … ولی بهائیان نوشته‌های مرا تکذیب می‌کردند و مدعی بودند که این نوشته کار من نیست، فقط به نام من منتشر می‌شود! از این رو تصمیم گرفتم مجموعه خاطراتم را در دوران گرفتاری در بهائیت بنویسم و مسائل پنهانی و پشت پرده‌های بهائیان را آشکار کنم.

مسائلی که در این کتاب مطرح شده تماما مطالب واقعی اند و هیچ یک نقل قول نشده، به طوری‌که خود بهائیان پس از خواندن کتاب می‌توانند پی ببرند که من به موارد خصوصی و اتفاقات درون دینی بهائیت اشاره کرده ام که فقط آشکار ساختنش از عهده یک بهائی ممکن است. ولی جالب است بگویم که باز هم آنها خاطرات مرا رد کرده و می گویند این کتاب نوشته مهناز رئوفی نیست!

از یکی دو سال قبل از انقلاب به فکر افشاگری کار بهائیان بودم. اوایل خیلی ذهنم مشغول بود که چگونه می‌توانم این گروه را رسوا کنم و پرده از حقایق و اتفاقاتی که در این دین می‌افتد بردارم. بعد به آن‌جا رسیدم که چاره‌ای جز تألیف و افشاگری روی کاغذ ندارم و بهترین راه برای مبارزه با آن‌ها را قلمم دانستم.

در این کتاب به همه خاطراتم پرداخته ام؛ از تمامی اعضای خانواده‌ام تا فعالیت‌ها و چگونگی ارتباط‌ ها در تشکیلات بهائیان، زورگویی و مسائل ریز و درشت اشاره کرده ام که ثابت کنم، من خودم هستم یک بهائی مسلمان شده.

در این کتاب مسائل بسیار خصوصی چون خواستگاری‌ام را که حتی دوست نداشتم راجع به آن چیزی بنویسم، نوشته ام تا فقط ثابت کنم که نویسنده این کتاب خودم هستم.

عکس العمل بهائیان پس از انتشار کتاب: به محض این‌که کتاب چاپ شد، تمام خانواده و اعضای فامیل با من قطع ارتباط کردند. من نویسنده متبحری نیستم فقط سعی کرده ام برای افشاگری این کار را انجام دهم و برایم اصلا مهم نیست که چه اتفاقی می‌افتد یا خواهد افتاد. حتی، قطع ارتباطم با خانواده هم مهم نبوده و نیست، فقط هدفم مهم بود که به آن رسیده ام.

این کتاب را هرگز برایم دلم ننوشتم‌، نوشته‌های من فقط برای آگاهی به افراد فریب خورده این دین و کسانی اند که در آینده ممکن است فریب بهائیان را بخورند.

کتاب «مسلخ عشق» به زودی منتشر می‌شود. در این کتاب به اثبات رسانده ام که بهائیت یک فرقه است و نه یک دین و تمام افکار پوچشان مربوط به همین فرقه‌گرائی‌شان است و نشان داده ام که آنها چگونه افراد را صید می‌کنند و چطور فریب می‌دهند. این کتاب در مجله زن روز و در هفته‌های متوالی و در چند قسمت منتشر شده‌است.