آمار مطالب

کل مطالب : 162
کل نظرات : 137

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 4
باردید دیروز : 3
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 683
بازدید سال : 1227
بازدید کلی : 102886

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان HEJAB NAAB و آدرس hejabnaab.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. http://allahlove.lxb.ir/pages/0






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 683
بازدید کل : 102886
تعداد مطالب : 162
تعداد نظرات : 137
تعداد آنلاین : 1


Flying Icon
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : zahra abyar
تاریخ : دو شنبه 23 تير 1393
نظرات

تعداد بازدید از این مطلب: 230
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : zahra abyar
تاریخ : دو شنبه 23 تير 1393
نظرات

http://www.lenzor.com/public/public/user_data/photo/2781/2780402-9cdf00e704ff395cef48d771d05e13c0-l.jpghttp://www.lenzor.com/public/public/user_data/photo/2781/2780166-b96ef5ab046c420c8bb2daedcf3308c4-l.jpg

عشق های پاک

ادامه........

تعداد بازدید از این مطلب: 306
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : zahra abyar
تاریخ : شنبه 21 تير 1393
نظرات

خواهرم؛

گوهر وجودت را

به لایک های بی ارزش نفــــــــروش!!!

 لایک های بی ارزش...!/عكس   خواهرم؛  گوهر وجودت را  به لایک های بی ارزش نفــــــــروش!!!

 

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 204
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : zahra abyar
تاریخ : جمعه 20 تير 1393
نظرات

تعداد بازدید از این مطلب: 235
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : zahra abyar
تاریخ : جمعه 20 تير 1393
نظرات

بیمارستان از مجروحین پر شده بود...

حال یکی خیلی بد بود...

رگ هایش پاره پاره شده بود و خونریزی شدیدی داشت.

وقتی دکتر این مجروح را دید به من گفت بیاورمش داخل اتاق عمل.

من آن زمان چادر به سر داشتم.

دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم...

مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت: من دارم می روم تا تو چادرت را در نیاوری.ما برای این چادر داریم می رویم...

چادرم در مشتش بود که شهید شد.

از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم...

راوی: خانم موسوی یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس

تعداد بازدید از این مطلب: 225
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : zahra abyar
تاریخ : پنج شنبه 19 تير 1393
نظرات

http://www.lenzor.com/public/public/user_data/photo/2586/2585500-bd32e49ceb9d2cc4ff2b79ccbabdb84d-l.jpg

تعداد بازدید از این مطلب: 219
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : zahra abyar
تاریخ : چهار شنبه 18 تير 1393
نظرات

1.سرطان پوست به دلیل حجاب شیوع کمتری در ایران دارد

2. حجاب مانع پيشرفت علمي زنان ايراني نشده است

3.بى حجابى يا بد حجابى باعث سقط جنين

4.حجاب، سلامت موها را تضمین می كند!!

5. کمبود شخصیت

ادامه مطب.......

تعداد بازدید از این مطلب: 236
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : zahra abyar
تاریخ : چهار شنبه 18 تير 1393
نظرات
بانوی باحجابی داشت در یکی از سوپرمارکت‌های زنجیره‌ای در فرانسه خرید می‌کرد؛ خریدش که تمام شد برای پرداخت رفت پشت صندوق.

صندق‌دار زنی بی‌حجاب و اصالتاً عرب بود.

صندوق‌دار نگاهی از روی تمسخر به او انداخت و همینطور که داشت بارکد اجناس را می‌گرفت اجناس او را با حالتی متکبرانه به گوشه میز می‌انداخت.

اما خواهر باحجاب ما که روبنده بر چهره داشت خونسرد بود و چیزی نمی‌گفت و این باعث می‌شد صندوقدار بیشتر عصبانی شود!

 
بالاخره صندوق‌دار طاقت نیاورد و گفت: «ما اینجا توی فرانسه خودمون هزار تا مشکل و بحران داریم و این نقابی که تو روی صورتت داری یکی از همین مشکلاته که عاملش تو و امثال تو هستید! ما اینجا اومدیم برای زندگی و کار نه برای به نمایش گذاشتن دین و تاریخ! اگه می‌خوای دینت رو نمایش بدی یا روبنده به صورت بزنی برو به کشور خودت و هر جور می‌خوای زندگی کن!»
خانم محجبه اجناسی رو که خریده بود توی نایلون گذاشت، نگاهی به صندق‌دار کرد… روبنده را از چهره برداشت و در پاسخ خانم صندوق‌دار که از دیدن چهرهٔ اروپایی و چشمان رنگین او جا خورده بود گفت:

«من جد اندر جد فرانسوی هستم… این دین من است و اینجا وطنم… شما دینتان را فروختید و ما خریدیم!»
تعداد بازدید از این مطلب: 258
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : zahra abyar
تاریخ : چهار شنبه 18 تير 1393
نظرات

مردم شهری که همه در آن میلنگند

 
 
    به کسی که راست راه می رود میخندند.....                                                                                                              
 
 
تعداد بازدید از این مطلب: 224
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : zahra abyar
تاریخ : چهار شنبه 18 تير 1393
نظرات

تعداد بازدید از این مطلب: 256
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تعداد صفحات : 17



عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود